1-در ایران متاسفانه همیشه روابط جایگزین ضوابط بوده وهست وتجربه نشان داده بخش هایی از دولت که به اصطلاح به بخش خصوصی واگذار میشوند به دانه درشت های اقتصادی یا به وابستگان به سیستم مدیریتی کشور واگذار می شوند یعنی فقط از یک دست به دست دیگر داده میشوند با مشارکت مالی صاحبان قدرت.
2-عدم پاسخگویی بخش خصوصی به کاستی ها ونواقص موجود در سرویس دهی به بخش عمومی ،شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و قوانین وعدم نظارت دولتی و ...
3-وجود نوعی هرج ومرج وبی بندباری دربدنه بخش خصوصی نظیر حمل ونقل ها ومخابرات وبانک ها که نارضایتی همه ارباب رجوع ها تصدیق کننده این مدعاست.
4-نوسان در نرخ های سرویس دهی، خودمختاری وعدم نیاز به پاسخگویی به مراجع قانونی وشهروندان.
5-افزایش شدید آمار بیکاری در جامعه به علت سوء مدیریت در بخش خصوصی.
6-فدا شدن کیفیت وافزایش کمیت برای سود بیشتر حاصل روند کنونی بخش خصوصی.به طور مثال می توان از انحلال و ادغام شعب بانک های خصوصی در مناطق محروم اشاره کرد.
7-استثمار کارگران به بهانه بهره وری.
8-تسهیل پدیده های مجرمانه نظیر: رانت خواری، پول شویی و ...
9-ایجاد فاصله طبقاتی و ...